سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ان باش که هستی (یکشنبه 87/9/24 ساعت 5:27 صبح)

آن باش که هستى

 

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

گویند شغالى ، چند پر طاوس بر خود بست و سر و روى خویش را آراست و به میان طاوسان در آمد. طاوس ها او را شناختند و با منقار خود بر او زخم ها زدند .

شغال از میان آنان گریخت و به جمع همجنسان خود بازگشت ؛ اما گروه شغالان نیز او را به جمع خود راه ندادند و روى خود را از او بر مى گرداندند .

شغالى نرمخوى و جهاندیده ، نزد شغال خودخواه و فریبکار آمد و گفت :

اگر به آنچه بودى و داشتى ، قناعت مى کردى ، نه منقار طاوسان بر بدنت فرود مى آمد و نه نفرت همجنسان خود را بر مى انگیختى . آن باش که هستى و خویشتن را بهتر و زیباتر و مطبوع تر از آنچه هستى ، نشان مده که به اندازه بود، باید نمود

 

موفق ودرپناه حق باشید





بچه ها یاد بگیرین حتما بخونید باحاله (یکشنبه 87/9/24 ساعت 5:26 صبح)

دخترجوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چندماهه به آرژانتین منتقل شد.
پس از دوماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون:
لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که دراین مدت ده بار به توخیانت کرده ام !!! ومی دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم. من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست
باعشق : روبرت
دخترجوان رنجیـده خاطرازرفتارمرد، ازهمه همکاران ودوستانش می خواهدکه عکسی ازنامزد، برادر، پسرعمو، پسردایی ... خودشان به اوقرض بدهند وهمه آن عکس ها راکه کلی بودند باعکس روبرت، نامزد بی وفایش، دریک پاکت گذاشته وهمراه با یادداشتی برایش پست می کند، به این مضمون:
روبرت عزیز، مراببخش، اما هر چه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم، لطفاً عکس خودت راازمیان عکسهای توی پاکت جداکن وبقیه رابه من برگردان.....

بچه ها شما هم یاد بگیرین





به مردم بگویید (یکشنبه 87/9/24 ساعت 5:24 صبح)

به مردم بگویید :اگر پرده نادانی از برابر چشمانمان کنار رود خار و خونابه اندوه را در چشم و دلمان خواهیم دید .

 

ای بندگان خدا ! اگنون گه در ارامش هستید و قلم فرشتگان نویسنده کردار به کار است به کردار و رفتار پسندیده بکوشید .

اکنون که نیکی ها و اعمال صالح افراد با تقوا پذیرفته شده است در انجام انها کوشش

نمایید. سوره مائده ایه 26           [1]

حال که توبهء توبه کنندگان با ایمان پذیرفته و قبول می گردد هرچه زود تر توبه حقیقی کنید.سوره تحریم ایه 7                            [2]

در این هنگام که دعای دعا کنندگان مضطر و درمانده و دردمند  مستجاب می گردد ، دعا کنید تا مشکلات شما به اسانی حل گرددسوره مومن  ایه 56 .[3]

ای ساکنین عالم خاک ! قبل از انکه مرگ ناگهانی در یک لحظه زندگی شما را به پایان برد و شیرینی زندگی را در کامتان تلخ کند و چشمه های هوسشما را تیره و تار سازد به فکر اینده و عالم برزخی که در ان خواه ناخواه قرار خواهید گرفت باشید.

 

ای انسانهای غافل ! مبادا زندگی شما را فریب دهد همانگونه که ما را فریب داد. ما در زمان زندگی و حیاتمان هر روز جوانی را به دوش میگرفتیم و به سوی قبرستان میبردیم و به خاک می سپردیم . اما خود عبرت نمی گرفتیم . می توانستیم کارهای نیکی انجام دهیم ،اما عمر خود را به بیهودگی وو غفلت سپری کردیم.

دریغا واحسرتا ! ما تا زمانی که زنده بودیم هیچ اعتنایی به ان همه لطف و نعمت هایی که خداوند به ما داده بود نکردیم و برای شادکامی و لذت های بهشتی شور و شوقی نشان ندادیم در عوض به سوی مرداب دنیا روی اوردیم و با خوردن پلیدی هایش رسوای دو جهان گشتیم.

ما به دنیا با شور و شوق نگاه می کردیم تا اینکه چشم عقلمان کور شد .

چه بسیار نعمت هایی را که خداوند مخصوص ما قرار داده بود اما در عوض با زشتکاری و گناه ان را جبران کردیم . ار حال مرگ غافل بودیم در حالی که مرگ لحظه ای از ما غافل نبود .

ما مردگان را به دوش می گرفتیم . به خاک می سپردیم و می دانستیم که دیگر راه توبه و باز گشت به رویشان بسته است و دیگر یارای کردار نیک را ندارند ولی از انان عبرت نگرفتیم و توبه نکردیم . افسوس که عمر چه با شتاب گذشت لحظه و دقیقه ها ساعت ها و روزها  ماه ها و سال ها چه زود سپری شد و انچه را که در انتظارش  نبودیم و فکر ان را هم نمی کردیم فرا رسید و انچه در دنیا مایه لذت و دلبستگی ما بود هر یک زنجیری شدند و هر ذرّه ای از وجودمان را متصل به دنیا کردند.

ما تا در دنیا سکونت داشتیم ندانستیم که خاک هیچگاه از خوردن فرزندان ادم سیر نمیشود و تا اخر نفر از انان را طعمه خود میکند .

 

 

اتشی که ما گرفتار ان هستیم به هیچ وجه قابل برابری با اتش دنیا نیست اگر تمام اتش ها و تمام موادهای سوزنده دنیا را جمع کنند و هفتاد برابر شعله ور سازنده نمی توانند روح را بسوزانند . اما در برزخ اتشی است که روح و جسم را می سوزاند.

اتش دنیای شما اول از بیرون می سوزاند تا به درون برسد . اما اتش در برزخ اول از درون شعله میکشد تا به بیرون برسد. اقتباس از سوره همزه ایات 3 تا 9

وای از سنگ دلی امان از خود بینی فریاد از جهالت و بی خردی داد از فهمی و اخ از بی فرهنگی .

گویا گفتار یکصد و بیست چهار هزار پیامبر برای ما نبود گویا دستورات امامان معصوم علیهم السلام  و رهبران دینی برای هدایت ما نیامده بودند گویا قیامت نمیکند و بهشت و جهنم برای ما افسانه است.

ایمردم دنیا ! به هوش باشید هرکس از مرگ گریزد مرگ او را در حال گریز خواهد رفت زیرا زندگی جولانگاه مرگ است و فرار از مرگ روی اوردن به ان است .

ای مردمی که سعی و کوشش شما به دست اوردن دنیاست این را بدانبد که بهره هر یک از شما از این همه پروت دنیا یک قطعه کفن و یک قطعه زمین به قدر درازی و پهنای شماست .

تا فرصت دارید  و مرگ گریبانتان را نگرفته است باقی مانده عمر را غنیمت دانید و خانه قبر و عالم برزخ و قیامت خود را اباد و اصلاح کنید .

ای فرزندان دنیا تا چشمانتان باز و گوشهایتان شنوا و زبانتان گویا است از دفتر زندگی پر خاطره ما مردگان عبرت بگیرید و انچه را که دشمنان دین و از خدا بی خبران به شما گفته اند از ان دوری نمایید و از عقوبت سرنوشتتان در بیم و هراس باشید.



 

 

 





بقال سرمحل (یکشنبه 87/9/24 ساعت 5:20 صبح)

بقال سر محل

-------------------

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

روزى مدرس در راهى که از مجلس شورا به منزل مى رفت ،

به بقالى محل رفت تا ماستى تهیه کند، موقعى که بقال مشغول کشیدن ماست بود،

مدرس ‍ به شرح مسائل سیاسى و آنچه که در مجلس گذشته بود پرداخت و به نطقهایش در مجلس نیز اشاره کرد.

وکیل دیگرى که در کنارش بود به عنوان اعتراض گفت :

آقا براى چه اینها را به بقال مى گویى ؟

مدرس گفت : چون این موکل من است و باید بداند و حق آن است که مردم از مسائل سیاسى و اجتماعى و روابط کشورها خبر داشته باشند.

آگاهى مردم به حل مسائل و مشکلات و نابسامانى ها، خیلى کمک مى کند



بخونش (یکشنبه 87/9/24 ساعت 5:19 صبح)

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

در مقام تهذیب نفس و تحصیل اخلاق ، همیشه یک جنگ و ستیز عجیب بین دو کانون عقل و دل درگیر است ، تهذیب نفس و تربیت براى هماهنگ ساختن این دو کانون است . مستلزم ضبط و کنترل خواهشهاى دل است ، اساسا هم نظم و انضباط، از کانون عقل ناشى مى شود و آشفتگى و خودسرى ، از کانون دل .

پیغمبر اکرم (ص ) در حدیث معروفى با بیان لطیفى این جنگ و ستیز را بیان کرد، اصحاب و یاران او از جهادى برمى گشتند، رو کرد به آنها و فرمود:

مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقى علیهم الجهاد الاکبر

مرحبا به مردمى که از مبارزه کوچک برگشته اند و جهاد بزرگ هنوز به عهده آنها باقى است .

گفتند: یا رسول اللّه ! جهاد بزرگ چیست ؟

فرمود: جهاد با نفس و خواهشهاى دل

مولوى در این باره مى گوید:

اى شهان کشتیم ما خصم درون

ماند خصمى ز ان بتر در اندرون

کشتن این ، کار عقل و هوش نیست

شیر باطن ، سخره خرگوش نیست

قدر جعنا من جهاد الاصغریم

بابتى اندر جهاد اکبریم

سهل دان شیرى که صفها بشکند

شیر آن باشد که خود را بشکند