1-روش جواتی:
یه بار یه جایی که توی دید طرف باشه و بتونه با دو تا شلیک خودشو بهت برسونه یهو غش می کنی و ولو می شی کف زمین.پس از چند دقیقه هذیون گفتن راجع به اینکه پسر پسر اصغر قصاب اومده خواستگاریت اما تو نمی خواهی به اون شوهر کنی/ مثلا به ضرب آب قند به هوش می آیی و وقتی چشمت به طرف می افته یهو بغضت می ترکه و د گریه. وقتی خوب گریه هاتو کردی و پاشدی که بری طرف کلی اصرار میکنه که برسونت…..اما از اون اصرار و از تو انکار……..خلاصه راه می افتی که بری اما یجوری راه می ری که مطمئن بشی طرف می تونه تا خونتون تعقیبت کنه… تا اینجا تو کار خودتو کردی اما از اینجا به بعدش دیگه با اوس کریمه….
2- روش عرفانی:
میری لب چشمه که آب بیاری می بینی از قضا اونم انجاست……..یه جوری که انگار حواست نیستپات می خوره به کوزه طرف و کوزه خورد و خاکشیر می شه…..بعد لپات گل می اندازه و با عجله کوزتو پر می کنی و میری. اینجاست که طرف با خودش فکر می کنه:
اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی
خلالصه خیالت تخت باشه که کارت درسته!
نکته:
این روش در طی تاریخ امتحانشو بخوبی پس داده و بنا براین بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران معتقدن که بحران امروز ازدواج در اثر لوله کشی شدن آب بوجود اومده.
3-روش لوس گری:
یه دفعه یه سوسک می بینی و بنا میذاری به جیغ! آ ی جیغ نکش کی بکش.طرف هم که وضع و اینطور می بینه به هر قیمتی شده سوسک و به دیار باقی می فرسته. حالا تو همچین تحویلش می گیری که انگار شیر شکار کرده! و بعدشم مثلال از ترس سوسک یه مدتی خودتو بهش می چسبونی و ازش جدا نمی شی!
اگه کارا تا اینجا خوب پیش بره ما بقیش تضمین شدست.
4-روش شهرستانی:
یه بار با چشم گریون و تن لرزون طوری که طرف بشنفه برای دوستت درد دل می کنی که چطوری وقتی داشتی می اومدی یه پسره ی چشم نا پاک تو رو دید زده و بهت متلک پرونده. بعدشم هقی می زنی زیر گریه. اینجاست که دیگه رگ غیرت طرف باد می کنه و حساب یارو با کرام الکاتبینه!
نکته:
اگه کار به خون و خونریزی نکشه می تونی روی موفقییت حساب کنی. اما اوصولا زندگی با این آدم توصیه نمی شه.
5-روش خرکی:
جلوی یکی از این لندکروز سیاهها بوسش می کنی که بدونه بخاطر بد بخت کردنش همه کار می کنی…..اینم قیدشو بزنید بیتر تره چون پررو میشه بعدشم خلافه عرفه .
6-روش مذهبی خفن:
چهل شب جمعه جلوی در خونتون رو جارو می کنی و آجیل مشکل گشا پخش می کنی . تو ی این مدت به هر چی امامزاده و صاحب کرامات هست متوسل میشی و نذر می کنی که اگه حاجتت روا شد هر شب تو سقا خونه آس مم تقی یه شمع روشن کنی …ایشالا که حاجتتو میگیری…….
نکته:آجی التماس دعا…
7- روش یاهو مسنجری:
این روش اخیرا کاربرد زیادی پیدا کرده و عمدتا هم به خاطر اینه که لازم نیست مستقیم توی چشمای طرف نگاه کنی و این برای آماتورها هم کمک خبلی بزرگیه…….از ایکونهای گوگولی مگولی هم می تونی برای رسوندن مفهوم استفاده کنی……اما بدیش اینه که بعضی وقتها توی چت یه سو تفاهم هایی پیش می آد که خر بیار و باقالی بار کن!!
نکته:این روش فقط وقتی کاربرد داره که مطلب بطور صریح ادا بشه اما به علت اینکه هیچ موجود اناثی اصولا این کاره نیست پس بهتره که اصلا قیدشو زد!
8-روش بچه خر خونی:
همون داستان جزوه و این که خودت واردی.
نکته:متاسفانه از اونجایی که مجموع دو متغیر زیبایی و خر خونی در مورد دختر جماعت همیشه یه مقدار ثابته بنابراین بهتر که روی این روش خیلی حساب نکنی!
9-روش بچه مثبت :یا قرن ششمی :
طرف و به یه کافی شاپ دعوت می کنیو اونجا خیلی معقول و منطقی مساله رو بهش می گی……اونم احتمالا یه فرصتی می خواد که فکر کنه و بعدشم ایشالا که بعله رو می گه……..
نکته:تا حالا چیزی خنده دار تر از این شنیده بودی؟
10-روش از ما بهتران:
لازم نیست کاری بکنی. فقط انتخاب کن!
|
گویند ( من نمیگم ) روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست. برای همین کار وزیرش را مامور میکند که برود و این نجس ترین نجس ترینها را پیدا کند و در صورتی که آنرا پیدا کند و یا هر کسی که بداند تمام تخت و تاجش را به او بدهد.
وزیر هم عازم سفر می شود و پس از یکسال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه رسید که با توجه به حرفها و صحبتهای مردم باید پاسخ همین مدفوع آدمیزاد اشرف باشد.
عازم دیار خود می شود در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گوید بگذار از او هم سؤال کنم شاید جواب تازه ای داشت بعد از صحبت با چوپان، او به وزیر می گوید من جواب را می دانم اما یک شرط دارد و وزیر نشنیده شرط را می پذیرد چوپان هم می گوید تو باید مدفوع خودت را بخوری وزیر آنچنان عصبانی می شود که می خواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گوید تو می توانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کرده ای غلط است تو این کار را بکن اگر جواب قانع کننده ای نشنیدی من را بکش.
خلاصه وزیر به خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول می کند و آن کار را انجام می دهد سپس چوپان به او می گوید: " کثیف ترین و نجس ترین چیزها طمع است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر می کردی نجس ترین است بخوری" !!!!
|
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
خداوند به موسى علیه السلام وحى فرستاد که این مرتبه براى مناجات که آمدى کسى همراه خود بیاور که تو از وى بهتر باشى .
موسى براى پیدا کردن چنین شخصى تفحص کرد و نیافت ؛ زیرا به هر که مى گذشت جراءت نمیکرد که بگوید من از او بهترم .
خواست از حیوانات فردى را ببرد، به سگى که مریض بود برخورد کرد. با خود گفت : این را همراه خود خواهم برد، ریسمان به گردن وى انداخت و مقدارى او را آورد بعد پشیمان شد و او را رها کرد.
تنها به دربار پروردگار آمد. خطاب رسید فرمانى که به تو دادم چرا نیاوردى ؟ عرض کرد: پروردگارا نیافتم کسى را که از خودم پست تر باشد.
خطاب رسید: به عزت و جلالم اگر کسى را مى آوردى که او را پست تر از خود مى داشتى هر آینه نام ترا از طومار انبیاء محو مى کردم
|
هر روز به اینترنت میاییم تا آف ها و پیام هایی رو که دوستامون فرستادن بخونیم ...
اما تا حالا چند بار "قرآن" رو باز کردیم تا پیام هایی رو که خداوند فرستاده بخونیم؟
|
دستشویی فرنگی ایرانی
|
سلام خوش اومدید
به وبلاگ خودت خوش اومدی
من سعی کردم که مطالب مفید و طنز و...
بزارم تا تو دوست عزیز بتونی تمام بهره رو ببری ممنون که وبلاگ خودت سر زدی
همه توی ارشیو
با اندکی مهربانی؛
مهربانی را می بینی؛
که در همین نزدیکی هاست ...
نظر یادت نره
|
فرشته بزرگ گفت : هنگامی که در زیر زمین منزل آن مرد ثروتمند اقامت داشتیم دیدم که در سوراخ آن دیوار گنچی وجود
دارد و چون دیدم که آن مرد به دیگران کمک نمی کند و از آنجه دارد در راه کمک استفاده نمی کند پس سوراخ دیوار را
ترمیم و تعمیر کردم تا آنها گنج را پیدا نکنند .
|
|
از آنجا که این روزها تب فوتبال بالا گرفته و ما صرفا دچار نوعی جوگیری حاد شده ایم، چاره ای نداریم مگر آداپته کردن خودمان، مطابقت سلیقه مان و طرز تفکرمان با فوتبال و تازه می توانیم جیغ های فوتبالی بکشیم و نظریه های فوتبالی هم ارائه دهیم، کلان کلان. اما از آنجایی که "متفاوت بودن" مثل زگیل روی نوک دماغمان، آن هم دماغ پیش از عمل نشسته، بنابراین حرفهایمان را فوتبالیزه می کنیم.(این روش جدیدی است برای آغشته کردن هر چیزی به کمی فوتبال و بسیاری تب)
در زمین فوتبال دختران مثل همه زمین های فوتبال، تعدادی بازیکن داریم که دنبال توپ می دوند. برای جلو زدن از هم از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند (دیده ای دخترها قبل از امتحان به جان همه رفتگان و ماندگان فامیل قسم می خورند که چیزی نخوانده اند و امتحانشان را خیلی بد داده اند، اما دست آخر بیست می گیرند؟) دخترها کنار هم می دوند، از کنار هم که رد می شوند، لبخند می زنند، حتی قربان صدقه هم می روند، اما برای رسیدن به هدف نهایی با هیچ کس شوخی ندارند، حتی خودشان. تازه این اول ماجراست.
در زمین اتفاقات زندگی، دختران توپ را زیر پای خودشان نگه نمی دارند، مدام یا حمله می کنند یا دفاع. دختران ذاتا هافبک هستن تازه استراتژی حمله و دفاعشان زمین تا آسمان فرق دارد. برای همین است که می توانند چنان معجون اشک و لبخندی تحویلتان دهند که درجا مثل دیرک دروازه خشک شوید!
دختران گاهی هافبک وسط تشریف دارند، یعنی بدون تعارف وسط زمین ایستاده اند و مثل نقل و نبات توپ پخش می کنند. برایشان مهم نیست گل را کی بزند و خانوم گل چه کسی بشود. آنها توپ را پاس می دهند، خوره توپ و گل ندارند، چرا که با دسته گلی کلا مجاب میشوند! دختران دفاع که می کنند، محشر می شوند. گاهی برای خراب کردن بازیکن حریف، سریشم شدن را در پیش می گیرند و چنان گیری می دهند که بیا و ببین. دفاعشان مدل یارکوبی دارکوبی است. نوک که می زنند دست بردار نیستند. چنان بازیکن حریف را می پیچند که اشکش دربیاید.
برایشان مهم نیست آنها توپ را شوت کنند و دیگران آقای گل بشوند.
The Girls آن قدر سخاوتمند هستند که این گونه مفید، The Others محترم نسبتا مطلوب را "گل شاد" کنند و توی ذوقشان نزنند و بابت زحمات بی دریغ سرشان منت نگذارند. (چون به قدر کافی ژل و روغن روی سر و صورت The Others سنگینی می کند). راستی تا یادم نرفته بگذارید از دروازه بانی دخترها بگویم. دخترها مثل شیر در دروازه ها می ایستند. چشم هر مهاجمی را با ناخن از ته درمی آورند و می گذارند کف دستش. اگر دختری دندان قروچه کرد، مطمئن باشید که توی دروازه ایستاده و به هیچ وجه خیال ندارد نفوذی ها را بپذیرد، چه توپ باشند یا نباشند
دختران بی نظیرند. آنها در فوتبال زندگی به مربی فنی و پزشک مراقب نیاز دارند، اما بابت نداشتن آنها خم به ابرو نمی آورند. آنها زمین که خوردند خودشان از جا بلند می شوند و خودشان زخم هایشان را مداوا می کنند. دختران برای بازی در جام جهانی زندگی یک عمر رژیم مناسب توقع می گیرند. مدام مراقب وزن خواسته هایشان و تناسب آن با قد داشته هایشان هستند.
اگر روزی فکر کردید که دختری دارد طاقچه بالا می گذارد، مطمئن باشید که به همبازی اش اعتماد کافی ندارد. مطمئن نیست شما دارید رول بازی می کنید و داور را نخریده اید. شاید مطمئن است شما جزو آنهایی هستید که کنار زمین می نشینند و فریاد می زنند و مطالبه میکنند. پس لطفا خودتان را اصلاح کنید! خیلی زود پیش از آن که کار بکشد به وقت اضافه و پنالتی، چون دختران محشرترین پنالتی زن های دنیا هستند.
|
تصاویر مردی که خود را شیطان کرد!!!(16+) | ||
| ||
![]() ![]() ![]() |
|